تقریبا هر اندیشه ای که به ذهن ما می آید در جایی از علوم به شکل عمیقی مورد بررسی قرار می گیرد. اما ما نمی توانیم بر همه این علوم آگاهی یابیم. بنابر این همیشه در شاخه هایی از علوم بر اساس باور عمل می کنیم و نه علم. ما در طول زندگی باید درباره خیلی چیزها موضع های مشخص و بدون تردیدی داشته باشیم. فرض کنید اگر متخصص علوم دینی باشیم (که آن هم خودش به شاخه های مختلف تقسیم می شود) شاید نظر به درد بخوری درباره مسائل دینی داشته باشیم اما در عین حال نظریاتمان درباره تربیت فرزندانمان احتمالا بسیار سطحی و ابتدایی و برآمده از آموزش های عمومی است. ما همچنین انبوهی از اندیشه های مختلف درباره اقتصاد، سیاست و حقوق در سر داریم که آنها را درست می پنداریم و نیز تکلیفمان را با امر زیبا و معنا و مفهوم هنر از پیش معلوم کرده ایم. تنها عرصه ای که ما تقریبا به نادانی خودمان معترفیم پزشکی است و آن هم به دلیل وابستگی مسئله به مرگ و زندگیمان است اما حتی درباره بسیاری از عرصه های دانش پزشکی هم ما خودمان را دانا میدانیم.
برای آن ها که علاقه به دانستن دارند، این واقعیت دردناک است اما باید با آن کنار آمد. شاید برخی پیشنهاد کنند باید از هر علمی چیزکی آموخت و به دایره ای از معارف رسید. این ایده بدی نیست اما معمولا ارزش چیزهایی که به این شکل می اموزیم کمتر از آن چیزی است که خودمان می پنداریم.

معمولا فرهنگ عمومی چنین است که نظر متخصصان برخی رشته های علمی بیشتر مورد استناد و استفاده قرار می گیرد مثلا یک فرد تنها وقتی خانه می سازد که مهندسی بر آن نظرات کند (البته حتی برخی هستند که نظر متخصصان را در این حد هم تاب نمی اورند) اما پذیرش نظر متخصصان در برخی موضوعات به این سادگی ها نیست. قبول اینکه یک متخصص درباره عقاید دینی ما نظر دهد یا یک روانشناس درباره مسائل خصوصی زندگیمان اظهار نظر کند یا یک متخصص اقتصاد نظری کاملا متفاوت با علایق و بارهای ما درباره وضعیت اقتصادی و باید ها و نبایدهای آن ابراز کند، آسان نیست. مردم معمولا خودشان را در این امور بیش از دیگران مطلع می دانند، چون معمولا در طول دوران کودکی و نوجوانی از سوی مراجع تربیتی کلیات بی چون و چرایی را درباره این مسائل آموخته اند. ذهن انسان آموخته ها را به سرعت به ایمان هایی تبدیل می کند تا بتواند از آنها گذر کند و به عرصه های عملی تر زندگی بپردازد. نتیجه این است که مهم ترین باورهای ما را معمولا دانش هایی می سازند که یا به شدت سطحی و غیر علمی اند یا به کلی قدیمی شده اند.

پیشنهاد من این نیست که به یادگیری همه علوم بپردازیم، پیشنهاد من این است که به دانش اندک خود اعتراف کنیم.