فسانه تحقیق

وجود ما معماییست حافظ / که تحقیقش فسون است و فسانه

تقیه

از کتاب احیای فرهنگی در عهد آل بویه
جوئل ل. کرمر، محمد سعید حنایی کاشانی، مرکز نشر دانشگاهی.

[در بغداد عهد آل بویه] «یورش خلاق فردگرایی و گسترش جهان وطنی بناگزیر با معیارهای اجتماعی و دینی و مذهبی و اداب و رسوم تصادم داشت. نیاز به انطباق با معیارهای اجتماعی سبب افرایش تقیه و تظاهر شد. جامعه سنتی اسلامی حد بالایی از همرنگی و همشکلی گروهی را ایجاب می کرد و چون معیارهای گروهی در اصل همانهایی بود که شریعت نیز تأیید میکرد، رعایت همرنگی در حکم وفاداری به شریعت بود.
به طور کلی اصولی مسلم و اساسی بر جوامع حکمفرماست که نظم اجتماعی را مقید و قیودی را بر همرنگان پیمان شکن تحمیل میکند. ادیان و مذاهب پاک دین (ارتودوکس) و سایر نظامهای عقیدتی بسته مایلند که در برابر نقض قوانین اغماض کنند، به شرط آنکه در لفظ به اصول اعتقادی گردن گذاشته شود؛ به عبارت دیگر، اعلام آشکار الحاد است که موجب مجازات می شود، نه پوشیده نگاهداشتن عقاید ملحدانه.
فلاسفه، در انطباق با قواعد بازی، در نوشته های خود غالباً همرنگ جماعت بودند، و حال آنکه در خفا عقاید خلاف رسم و عادت خود را به هم مسلکانشان بازگو می کردند یا در آثار خود می نوشتند. فشار موجود برای همرنگ شدن، شیعیان را در محیط سنی مذهب ناگزیر از اعمال تقیه می کرد. " ولی تقیه تنها، راه محافظت شیعیان نبود. پوشیده نگاهداشتن عقاید واقعی همواره روش متداول محافظت از خود بوده است. محض نمونه، مسلمانی که او را شافعی میدانستند. شاید در خفا عقاید شیعی داشت. و تشیع معتدل شاید پوششی برای تشیع غالی بود. و این نیز شاید در حکم نقابی بود برای عقاید زندیقانه (مثلا، مانوی).»
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کامران

نقش جادویی زبان

از کتاب اسطوره دولت، نوشته ارنست کاسیرر، ترجمه یدالله موقن، ص۴۰۶

«اگر پیشرفت و تحول سخنگویی انسان را مطالعه کنیم درمییابیم که در تاریخ تمدن، واژه یا سخن دو نقش بسیار متفاوت را انجام میدهد. به طور خلاصه می توان این دو نقش را کاربرد معنایی واژه و کاربرد جادویی واژه نامید. حتی در زبانهایی که ابتدایی خوانده می شوند نقش معنایی واژه وجود دارد، بدون کاربرد معنایی واژه، سخنگویی انسان ممکن نمی بود. اما در جوامع ابتدایی نقش جادویی واژه نفوذ عظیمی دارد و بر نقش معنایی آن غالب است. واژه ی جادویی، اشیاء یا روابط موجود میان آنها را توصیف نمیکند بلکه میکوشد تا تأثیرات جادویی به وجود آورد؛ مثلاً سیر رویدادهای طبیعت را تغییر دهد. این خواست متحقق نمی شود مگر آن که در هنر جادوگری پیشرفتهایی وجود داشته باشد. و فقط جادوگر یا ساحر است که میتواند بر واژه ی جادویی احاطه داشته باشد. در دستهای او واژه جادویی با قدرت ترین اسلحه میشود که هیچ چیز در برابر نیروی آن تاب ایستادگی ندارد. مده آی ساحره در منظومه ی مسخ اثر اووید میگوید: «می توان با اوراد و افسونها حتی ماه را از آسمان به زمین آورد.»
بسیار شگفت آور است که همه این اعتقادات جادویی در جهان امروز ما دوباره سریر کشیده اند. اگر اسطوره های سیاسی امروز و استفاده ای را که از آنها میکنند بررسی نماییم با کمال حیرت درمییابیم که نه فقط همه  ارزشهای اخلاقی ما را دیگر گونه ارزیابی کرده اند بلکه سخنگویی ما را نیز مسخ نموده اند. نقش جادویی واژه بر نقش معنایی آن تفوق یافته است. 
این روزها [آلمان دهه 1940] اگر کتابی به زبان آلمانی بخوانم که در این دهساله اخیر منتشر شده است (نه تنها کتابی سیاسی بلکه کتابی تئوریک که مسائل فلسفی، تاریخی و اقتصادی را بررسی میکند) باکمال تعجب در مییابم که دیگر زبان آلمانی را نمیفهمم. واژه هایی نو جعل شده اند و حتی واژه های قدیمی را در معنای تازه به کار میبرند. واژه ها تغییر معنای بنیادی یافته اند. این تغییر معنا از آن جهت روی داده است که قبلاً واژه ها به صورت توصیفی، منطقی و معنایی به کار می رفتند ولی اکنون به شکل واژه های جادویی به کار بسته می شوند تا تاثیرات معینی را ایجاد کنند و هیجانات خاصی را برانگیزند. واژه های معمولی بار معنایی دارند اما کلمات نوساخته، باری از احساسات و هیجانات شدید دارند.»
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کامران

ضعف ایمان

از سفرنامه حج نوشته لطف الله صافی گلپایگانی:

«در کتاب نقد فلسفه داروین داستانی از یکی از روزنامه ها نقل کرده که خلاصه اش به بیان ما این است که، در سال ۱۳۳۷ که یکی از منجمین مشهور اروپا خبر داد که زمین در اثر تصادم با ستاره دنباله دار منهدم و متلاشی می شود و زمان و وقت آن را معین کرده بود و با اینکه برحسب اسناد و مصادر اسلامی وقوع این حادثه قابل قبول نبود، بسیاری از مردمان ضعیف الایمان از مسلمانان هم سخت گرفتار اضطراب ونگرانی شده بودند.
در روز قبل از روزی که برحسب قول این منجم باید زمین منهدم شود، در یکی از کوچه ها یا خیابانهای تهران بچه ها بازی می کردند. یک نفر به بچه ای که در بازی زیاد به اصطلاح فضولی می کرد گفت مگر نمی دانی که فردا زمین متلاشی خواهد شد؟ بچه گفت من هیچ نگران نیستم و اطمینان دارم که چنین حادثه ای رخ نخواهد داد برای اینکه می بینم مهندسی که نقشه خط آن قطار بین حضرت عبدالعظیم و تهران را داده است چنان آن را منظم کرده است که قطارها در آمدن و رفتن بهم تصادم ننمایند پس به طریق اولی مهندسی که عالم کون و ترتیب سیر اجرام و کرات را چنان مقرر فرموده است، برخلاف نظامی که او معین کرده است حادثه ای اتفاق نخواهد افتاد. آن روز گذشت و شب موعود آمد و زمین به هیچ چیزی برخورد نکرد، روز بعد روزنامه (ایران نو) جریان این سؤال و جواب را در روزنامه اش منتشر کرد.»

سفرنامه حج، لطف_الله_صافی_گلپایگانی ، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۷۵، ص۳۲
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کامران

فلسفه فارابی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کامران

نامیرا

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کامران

جسم و جان

از کتاب «جسم و جان»، میلان کوندرا، احمد میر علایی،‌ نشر فردا

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کامران

بیستم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کامران

هشت

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
کامران

شش

علم آموزی عبادت است! 
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
کامران